زوج درمانی
مشاوره زوجی که زوج درمانی یا مشاوره ازدواج هم نامیده می شود، به مشکلاتی می پردازد که در روابط صمیمانه و جنسی بزرگسالان پیش می آید. درمانگر در اینجا رابط این دو نفر است نه هریک از آنها. نزدیک ترین رابطه ما یعنی “ازدواج” براساس صمیمیت و اعتماد بنا نهاده می شود. زمانی که این رابطه به مشکل برخورد کرد، از کارآیی می افتد به شدت روی ما اثر می گذارد و به سلامت و شادکامی صدمه می زند. احساس هویت و ارزشمندی ما معمولا تابع قدرتمندی رابطه مان است بنابراین زمانی که مهم ترین ارتباط ما با مشکل روبرو می شود احساس استیصال و ناامیدی می کنیم. فشارکار، خانواده، مسایل اقتصادی و عدم سلامت جسمانی همگی می توانند روی رابطه زوجی اثر گذاشته و به یکباره ارتباطی که زمانی بیشترین انرژی و اعتماد به نفس را به ما می داد را تبدیل به ارتباطی فرسایشی و ناامید کننده کند. الگوهای رفتاری که در کودکی یادگرفته ایم، اغلب در روابط بزرگسالی ما مجددا ظاهر می شوند. برای مثال افرادی که احساس می کنند در کودکی نقش “قربانی” یا “مورد ظلم واقع شده” را در خانواده داشته اند ناگهان از طرف همسری که تا پیش از این آنها را می ستودند، مورد سرزنش و عقاب قرار می گیرند.
نشانه هایی که حاکی از مشکلات در رابطه زناشویی هستند:
– مکالمه بین زوجین متوقف شده است.
– رابطه جنسی متوقف شده یا مشکلاتی در آن ایجاد شده است.
– مجادلات بدون راه حل ادامه پیدا می کند.
– خشونت افزایش یافته است.
– افسردگی یا سایر مشکلات جسمانی بروز پیدا کرده است.
– اعتماد شکسته یا از بین رفته است.
آسیب دیدن روابط زوجی تحت تاثیر فشارها و مشکلات زندگی روزمره، چندان هم غیرطبیعی نیست. عشق ممکن است ناپدید شده و با رنجش و خشم جایگزین شود. هریک از زوجین بسته به تجربه ای که از زندگی در خانواده اولیه شان کسب کرده اند دیدگاه خودشان از این مساله را دارند، این در حالی است که یکی از زوجین ممکن است سرخورده شده باشد، دیگری ممکن است مشکل را تنها یک شکل مقطعی و موقتی ببیند.
زمانی که یک زوج تنها به دلیل یک احساس زودگذر، بچه دار بودن یا سایر نیازهایی از این قبیل کنارهم قرارگرفته یا به زندگی با یکدیگر ادامه می دهند، ناامیدی به وجود می آید و احساسات و هیجان ها از رابطه رخت برمی بندد. حل و فصل مشکلات در کنار یک روان شناس که با مهارت و تخصص لازم به بازسازی مجدد یک ارتباط عمیق و واقعی تر می پردازد کمک به سزایی می کند.
بهترین زمان برای مشاوره زوجی چه وقت می باشد؟
– وقتی که احساس اعتماد به کنار رفته و احساس تردید یا پنهانکاری وجود دارد.
– صحبت کردن در رابطه با مشکل باعث سردرگمی بیشتر یا خشم های غیرقابل تحمل می شود.
– متارکه یا طلاق تنها راه حل ممکن به نظر می رسد.
– اشتیاق ها از بین رفته و رابطه جنسی توأم با شادی و لذت نیست.
– دعوا و متهم سازی متقابل تمام فضای زوجین را پرکرده است.
تا جایی که ترس یا خشونت خانگی وجود ندارد، بهتر است که زوجین با هم به درمان بیایند. اما در غیر این صورت مشاوره با یکی از زوجین پیش می رود. توانایی مدیریت کردن تعارض، مجادله و مشکلات سنگ بنای حفظ یک رابطه خوب است. البته شایان ذکر است که نباید انتظار داشت در رابطه ایی مشکل وجود نداشته باشد. چرا که وقوع مشکل اجتناب ناپذیر است. هر یک از زوجین با باورها و ارزش های خودشان وارد زندگی مشترک می شوند و هم اتاق درمان، بنابراین لازم است که هر دوی آنها احساس کنند که شنیده شده اند. زوج درمانی به ما کمک می کند پیامی که در پس تعارض و اختلاف زوجین نهفته است را دریابیم.
نگاهی عمیقتر به مشكلات زناشویی در خانواده درمانی
حدود 40 درصد موارد ارجاع شده به روانشناسان، مطبها و كلینیكهای روانشناسی مشكلات زناشویی یا نیاز به زوجدرمانی یا خانوادهدرمانی است که تعداد بسیار قابلتوجهی است. این نوع درمان چالش بزرگی برای زوج درمانگرها یا خانواده درمانگرها محسوب می شود، چرا كه زوجدرمانی یا خانواده درمانی كار بسیار مشكلی است. از آنجا كه چنین مشكلاتی دونفره است و زوجین یا خانواده را درگیر میكند، بنابراین لازم است كه زوجدرمانی یا خانواده درمانی تقریباً كوتاهمدت باشد، چرا كه مستلزم حضور همزمان همه اعضا در جلسات می¬باشد. اگر جلسات زوجدرمانی یا خانوادهدرمانی بیش از بیست جلسه ادامه یابد، میزان همكاری درمانی و احتمال ادامه درمان كاهش می یابد.
در بسیاری از موارد مشكلات مطرح شده در زوجدرمانی یا خانوادهدرمانی به كمبود برخی مهارتهایی كه لازمه حفظ ارتباط است باز میگردد. عدم آگاهی از نیازهای احساسی و روانشناختی همسر یا مراحل رشد روانشناختی كه زوجین به مرور زمان از آن گذر میكنند، وظایفی كه در هر مرحله باید توسط هر یك از زوجین ایفا شوند و نیازهایی كه باید ارضا شوند، علت نارضایتی زوج ها می¬باشد. علاوه بر این در بسیاری از موارد هر یك از زوجین، با پیشینهایی از افكار، ایدهها یا نیازها از زندگی اولیه خود وارد رابطه با همسرشان میشوند و این تاریخچه در یك ارتباط جدید گویی دوباره زنده می¬شود. گاهی مشكلات و تعارضهایی حل نشده از زندگی گذشته در این رابطه جدید تكرار میشود یا ارضا شدن آنها به رابطه زوجی یا خانوادگی فعلی موكول میشود. در این حالت زوج دیگر احساس میكند كه زندگی زناشویی فعلی از حالت زنده و انگیخته خود خارج شده و تکرار گوشهای از گذشته خود و همسرش شده است. این حالت منجر به بروز مشكلات زوجی، دلخوریها و نارضایتی زوجی میشود و اكثرا هم جنبه تكراری پیدا می¬کنند. در بسیاری از زوجدرمانیها یا خانواده درمانیها با شناسایی اینگونه مشكلات در روابط فعلی، درمانگر به زوجین نشان میدهد كه چگونه به جای توجه به مشكلات فعلی، هر یك از زوجین با استفاده از ابزارهای قدیمی خود اقدام به بازشناسی مشكل یا حل آن میكنند و همین مسأله باعث تكرار مشكلات زندگی گذشته آنها در زندگی زوجی فعلی یا بروز دلسردی، ناامیدی، سردمزاجی، مشكلات جنسی و غیره شده است. با شناساییراهحلهای ناكارآمد، درمانگر به زوجین كمك میكند با روش های جدیدی كه یادگرفتهاند یا نگرشهای جدیدی كه اتخاذ كردهاند، راههای بهتری برای مشكلات زوجی یا خانوادگی خود پیدا كنند
در ادامه شرح مختصری از فرآیند زوجدرمانی كه در كلینیك ویرا ارائه میشود را با شما به اشتراک میگذاریم. فرایند زوجدرمانی شامل مراحل زیر میباشد:
مرحله اول: بررسی مشاجره
معمولاً دو یا سه جلسه اول به بررسی تخصصی و جزئیات مشاجرات زوجین میگذرد. چه فضاها، نشانهها یا علایمی نشاندهنده به راه افتادن مشكل هستند؟ هر یك از زوجین چه اقداماتی انجام میدهد یا چه حرفهایی میزند كه آتش مشاجره شعلهور شده و ادامه پیدا میكند؟ گاهی ممكن است زوج درمانگر ارزیابی روانشناختی مختصری از طریق مصاحبه، یا برخی تستهای روانشناختی داشته باشد.
در نظر داشته باشید كه در اكثر مواقع تم یا اسكلت مشكل زوجین ثابت است اما در موقعیتهای مختلف، همان مسأله در شكلهای مختلف تكرار میشود. زوجها بیشتر به دعوا یا جنگی كه بینشان در جریان است توجه دارند. در حالیكه به نظر میرسد اكثراً زوجین یك تعارض یا مشكل دارند كه آن را هزار بار به شكلهای مختلف تكرار میكنند یا در هزار موقعیت مختلف به همان مشكل میرسند. این الگو هر چند وقت یكبار در رابطه زوج مشاهده می-شود. به مرور زمان هم زوجین به این مشكل مزمن عادت میكنند و هم به شكل عجیبی الگوی مسلط ارتباط آنها میشود. عدم توجه به این مسأله باعث فرسودگی ذهنی زوجین، احساس بیكفایتی در تغییر دادن اوضاع یا راضی كردن همسر، سرد مزاجی یا استفاده از راهحلهای ناكارآمد دیگری مانند خیانت، تغییر توجه از كانون خانه به كار، سایتهای اجتماعی، دوستان و اطرافیان، الکل و مواد، ولخرجی، غذا و… به عنوان جایگزین صمیمیت، حمایت و محبت از دست رفته میشود.
مرحله دوم: بررسی مثلث اطلاعات
در این قسمت هر یك از زوجین یكسری اطلاعات مربوط به خودشان را مورد توجه قرارداده و در یك مثلث كنار هم قرار میدهند.
1. اطلاعات مربوط به محتوای مشاجره
2. اطلاعات مربوط به ویژگیهای شخصیتی خود
3. اطلاعات مربوط به خانواده اولیه
در این مرحله درمانگر به هر یك از زوجین كمك میكند كه یافتههای موازی بین اضلاع این مثلث را كشف و دستهبندی كنند. از آنجا كه افراد در موقعیتهای اضطراب آمیز یا مبهم معمولاً یكی از ابزارهای قدیمی خود را استفاده میكنند، پس در یك موقعیت جدید معمولاً به شكلی تكراری مسأله را بازشناسی یا حل میكنند. این نكته احتمال پیدا كردن وقایع موازی یا تكراری در اضلاع این مثلث را افزایش میدهد. تا همین جا هم هر یك از زوجین به آگاهی از تکرار یكسری مسایل در گذشته و حال زندگی خود میرسند.
مثلث اطلاعات
مرحله سوم: بررسی مثلث اختلاف
در این قسمت درمانگر به هر یك از زوجها كمك میكند كه سری به دنیای درون ذهن و احساسات خود داشته باشند و افكار و احساسات پراكنده خود را یافته، نامگذاری و به هم وصل كنند. با پیدا شدن ارتباط بین احساسات، افكار و اقداماتی كه بر اساس آنها انجام میدهیم، هر یك از زوجها متوجه میشود كه در هر موقعیت، هر حركت همسرش چه اضطرابی را برای او زنده میكند، بر اساس این اضطراب چه افكاری پیدا میكند و بعد چه اقداماتی در رابطه با همسرش انجام میدهد. در نهایت اینكه تمام این حركات، از طرف همسرش چگونه برداشت میشود یا حتی چه چرخهای را در همسرش به جریان میاندازد.
در مثلث اختلاف ما بر این اعتقاد هستیم كه هر یك از ما احساسات پنهانی دارد كه ممكن است با استنباطهایی كه از حركات همسرمان داریم زنده شده اضطرابهایی به راه افتد. با راه افتادن اضطراب هر یك از ما به موجب نوع شخصیتی كه داریم با مكانیزم خاصی در مقابل این اضطراب از خود دفاع میكنیم. این مكانیزم در تلاقی با مكانیزم همسرمان در برابر اضطرابش قرار میگیرد و با مچ شدن آنها الگوی تكراری مشاجره حل نشدنی، ادامه پیدا میكند.
تقابل مکانیزم های دفاعی در مشاجره بین زوجین
مرحله چهارم: تغییر دادن مثلث اختلاف
تغییر دادن مشاجرههای تكراری زوجین بدون تغییر دادن حداقل یكی از اضلاع مثلث اختلاف هر یك از زوجها امكانپذیر نیست. حداقل اینکه میزان اضطراب یا الگوی پاسخ دادن به اضطراب در هر یك از آنها باید تغییر یا تعدیل پیدا كند. این مرحله مستلزم ارائه آموزش مهارتهای جدید، خودشناسی هر یك از زوجین یا حل و فصل یكسری اضطرابها از زندگی گذشته یا فعلی میباشد كه در فضایی نسبتاً امن و تخصصی برای هر یك از زوجها و در حضور درمانگر میسر میشود.
مرحله پنجم: بررسی محتوای مشاجرههای مختلف در گذشته و كاربرد راهحلهای جدید در موقعیتهای جدید
مرحله چهارم سریعاً به مرحله پنجم میرسد. در این مرحله، زوجین همراه با درمانگر محتوای مشاجرههای قبلی را بر اساس آنچه یاد گرفتهاند بازسازی میكنند. در اكثر موارد علت شروع و تداوم مشاجره این است که مثلث اختلاف هر یك از زوجها حل نشده باقی مانده و هر یك دیگری را مجبور به ایفای نقشی در مثلث اختلاف میكند. در زوج درمانی، هر یك از زوجها با آگاهیهایی كه به دست میآورند، قادر میشوند به جای وادار كردن زوج دیگر به ایفای یكسری نقشها، از اضطرابها و مشكلات خود صحبت كنند و به جای جنگیدن از راهحلهای جدید استفاده كنند.
در این روش از زوج درمانی، تغییر در مشاجرهها مستلزم ایجاد تغییر در هر یك از زوجهاست.
– برگرفته از كتاب زوجدرمانی كوتاهمدت با رویكرد روابط ابژه (جیمز داناوان، 2006)
در این قسمت خلاصهایی از یك زوج درمانی بر اساس رویكرد فوق را ارائه میدهیم
محمد مردی 40 ساله با تحصیلات دانشگاهی، شغل اداری و درآمد متوسط و اعتقادات مذهبی است. مریم همسر او خانم 38 سالهایی است كه او هم تحصیلات دانشگاهی دارد و در یك شركت كار میكند. اگرچه از بیرون زوج متناسبی به نظر میرسند اما از درون مثل گلادیاتورها با هم میجنگند. از همان روز اول مریم این احساس را داشت كه از طرف والدین محمد پذیرفته نشده و در امور جزیی خانه و برنامه كاریاش از طرف محمد كنترل میشود و… مریم تقریباً هر آخر هفته این احساس را دارد كه همان مقدار وقت آزادی كه داشته با توقعهای محمد پر شده و احساس میكند از طرف محمد خیلی تحت فشار قرار میگیرد و به همین دلیل اعتراضهای او شروع میشود. حال و هوای این مشكلات محمد و اعتراضهای دائمی خودش او را به یاد كودكیاش میاندازد كه بسیار تحت تأثیر پدر سلطهگرش قرار گرفته است.
مرحله اول: بررسی مشاجره
مشاجره مریم و محمد از لحظهای شروع میشود كه به توقعهای محمد اعتراض میكند و محمد مسئولیتی در قبال نارضایتی مریم قبول نمیكند. سپس هر دو از هم كنار میگیرند این مسئله در طول چند ساعت ادامه پیدا میكند و دائما شدیدتر میشود. محمد خودش شكایتی از شرایط نداشت و به همین دلیل فكری هم برای بهتر كردن شرایط مریم نداشت. برای او مسئله فقط جور نشدن شرایط و كمبود وقت برای وقت گذاشتن برای همسرش بود. دست آخر اینكه مریم میزد زیرگریه، در اتاق خواب را به هم میكوبید و تهید به طلاق میكرد. در این لحظه محمد احساس خطر كرد كه دارد همسرش را از دست میدهد اما با وجود اینكه از شدت واكنش مردیم شوكه بود باز هم نقشی برای خودش در مشكل قایل نبود. یعنی هر بار فقط احساس میكرد كه در مشكل مریم گیر كرده و مظلوم ماجراست بعد از این مشاجره ارتباط آنها برای چند ساعت تا چند روز سرد میشد.
مرحله دو: بررسي مثلث اطلاعات
در مورد اين زوج، چگونه ويژگيهاي شخصيتي و زندگي گذشته هر يك در مشكل فعلي آنها ريشه دوانده است؟ درمانگر طي بررسيهاي خود به اين يافته رسيد. محمد سالها با خواهر بزرگتر و كنترل كنندهاش مشكل داشته و دست آخر اين كه در سالهاي اخير با او حرف نميزده است. آيا ممكن است عدم اعتماد محمد از خواهرش به مردم سرايت كرده باشد؟
علاوه بر اين پدر مريم هم از بدبيني و افسردگيهاي شديد رنج ميبرده و حتي بستري هم شده بود. هر بار كه مريم به نحوي جلوي او ايستادگي ميكرد، به شدت با مريم برخورد كرده و حتي گاهي او را كتك ميزده است. آيا ممكن است اعتراضها و درگيريهاي مريم با محمد به مشكلات قبلي رابطه او با پدرش ارتباطي ارتباطي داشته باشد؟ در اينجا ميبينيم كه هم مسايلي از زندگي اوليه و هم برخي ويژگيهاي شخصيتي، اضلاع مثلث اطلاعات هر دو زوج را پر ميكنند.
مرحله سوم: بررسي مثلث اختلاف و تنظيم دياگرام مشاجره
محمد در طول زندگي خود، ترس از دست دادن احساس كنترل روي مسايل زندگي و مداخله توسط خواهر بزرگترش را داشته (اضطراب) كه اين مسأله باعث شده جلوي مريم حالت مقابلهايي و لجبازي توام با بيتفاوتي داشته باشد (مكانيزم دفاعي) كه اين مسأله مانع فهميدن اين نكته شده كه او بتواند تصور كند كه با شخص ديگري ميتوان داد و ستد عادلانه توأم با ايمني داشت (احساسات پنهان) و هميشه آرزوي اين رابطه با يك شخص موهوم در سر ميپروراند.
از طرف ديگر مريم به عنوان كودكي كه مورد آزار پدرش قرار گرفته، هنگامي كه در برابر توقعات همسرش احساس زنداني بودن ميكند (اضطراب)، معترض و سركش ميشود (مكانيزم دفاعي) و آرزوي اينكه از طرف شخص مهم زندگيش دوست داشته ميشود که استقلال و فرديتش را ميپذيرد را در سر ميپروراند(احساسات پنهان). در ابتدا آنچه ديده ميشد يك مشكل زوجي بود كه در ادامه به يك خواهر و پدر مداخلهگر رسيديم كه اين ازدواج را احاطه كردهاند.
مرحله چهارم: تغيير دادن مثلث اختلاف
در اين مرحله درمانگر روي روابط اضطرابآور گذشته هر يك از زوجين كار ميكند. براي مثال روي روابط اضطراب آميز محمد با خواهرش و روشهاي كنترل او در برابر خواهرش و ويژگيهايي كه در او شكل گرفته و مريم را آزار ميداد كار شد. با مريم نيز درصدد اضطرابهايش در مورد پدر آزاد كرد زنداني كننده كار شد. درمانگر به زوجين نشان ميدهد كه چگونه در مقابله با اضطرابهاي خود با همسر خود را در نقش خاصي انداخته و تعارضهاي گذشتهشان را تكرار ميكنند. علاوه بر اين درمانگر با برطرف كردن الگوهايي تكراري ارتباطي و آموزش برخي مهارتهاي ارتباطي جديد به مريم و محمد كمك كرد كه از سيكل معيوب تكراري مشاجرههايشان بيرون بيايند.
مرحله پنجم: بررسي محتواي مشاجرههاي گذشته و كاربرد راهحلهاي جديد در موقعيتهاي جديد
در اين مرحله درمانگر با مريم و محمد مشاجرات مهمي كه در طول زندگيشان پيش آمده را بازنگري ميكند.
با كمك درمانگر مريم و محمد الگوهاي خود را در مشاجرههاي پيشين يافته، علايم راه افتادن مشاجره، تشديد و تكرار آنها را پيدا ميكنند، همچنين درمانگر به آنها كمك ميكند خودشان اقدام به تصحيح اين موقعيتها كنند. با روشهايي كه آموختهاند، راهكارهاي پيشگيري از اين مشكلات را بيان كنند.
آخرین نظرات کاربران