10 علامتی که نشان می دهد شما بیش از اندازه کار می کنید – بخش اول
10 علامتی که نشان می دهد شما بیش از اندازه کار می کنید و راهکارهای مقابله با آن
نشانه های استرس را به آسانی میتوان مشاهده کرد، اما پیدا کردن روشهای مناسب برای برطرف کردن آنها گاهی چندان آسان به نظر نمیرسد.
اگر مدتی است که فعالیتهای روزانه خود را متوقف کردهاید، نمیتوانید خوب بخوابید و غذا خوردنتان دچار مشکل شده، یا اگر میبینید که مدتهاست که از تفریحات و علایق خود فاصله گرفته اید، فرصتی برای معاشرت با خانواده و دوستان ندارید و شبانه روز درگیرکارتان هستید، در این صورت شما در ابتدای مسیری قرار گرفته اید که میتواند به مقصدی نافرجام منتهی شود. در چنین شرایطی شما احتیاج به مداخله و کمک برای خروج از این وضعیت دارید. حتی اگر در چنین وضعیتی سر و کارتان به یک روانشناس سازمانی افتاد هم خیلی متعجب نشوید چون شما نیاز به کمکهای تخصصی دارید. اما بهتر است به محض بروز اولین علائم آنها را شناسایی کنید و پیش از آنکه دچار مشکلات جدی شوید و احتیاج به مداخله دیگران باشد با اجرای راهکارهای سادهای شرایط کارتان را مدیریت کنید تا از استرسهای کاری خود بکاهید: در اینجا ده نشانه را که نشان میدهند شما ببش از اندازه تحت فشار و استرس هستید و پیشنهاداتی برای رفع این مشکلات به شما ارائه میدهیم:
1) شما به میزتان زنجیر شدهاید. روزی یک روزنامهنگار در شیکاگو سان تایمز، میگفت که هیچگاه نمیتواند از کارش دور شود. فکر میکرد اگر نباشد شرکت بدون او از هم میپاشد و نگران بود که این اتفاق نیفتد. اگر فکر میکنید همة دنیا به کار شما وابسته است این تفکر شما را در معرض یک فروپاشی ناشی از استرس قرار خواهد داد. سعی کنید افرادی را پیدا کنید که بتوانند این وظایف را به بهترین نحو انجام دهند و خودتان را از آن حیطه بیرون بکشید و بطور مرتب قوای خود را تجدید کنید.
2) نمی توانید رفتار خوبی داشته باشید. برخوردهای طلبکارانه با دیگران نمیتواند استرس شما را کاهش دهد. پس اگر میبینید که مدام پیشخدمت رستوران، مهمانداران هواپیما یا مسئولین رزرواسیون هتل و غیره را مؤاخذه میکنید از این پس سعی کنید خودتان را عادت دهید که یک دقیقه وقت برای تشکر از افراد بگذارید و اگر امکان دارد با آنها تعامل ویژهای داشته باشید. حتی برای روحیه دادن به افرادی که مشاغل طاقت فرسا دارند ممکن است لازم باشد با خلق بالایی به آنها همدلی و تحسین بدهید.
3) ذهن شما در یک سیکل تکراری گرفتار شده است. گاهی فکر میکنیم استرسهای ما به دلیل آنست که تمام اوقات به شدت روی یک موضوع تمرکز کردهایم. اما واقعیت این است که اغلب مردم تحت استرس، بارها و بارها یک فکر تکراری را زیر و رو میکنند. آنها این افکار وسواسی را با تمرکز کردن اشتباه میگیرند. در حالیکه واقعیت بر خلاف آنست. بهتر است شروع کنید روی مشکلاتتان کار کنید و وارد مسئله شوید. اطمینان حاصل کنید که راه حلهای شما از پیچیدگی مسئله کم میکند. پس از آن به دنبال اجرای راه حلها بصورت قدم به قدم باشید. برداشتن این قدمهای کوچک نسبت به حل مشکل اولیه، نیاز به کار کمتری دارند. وقتی استرس شما تحت کنترل باشد، تمرکز کردن بسیار راحتتر خواهد بود.
4) جملۀ همیشگی شما اینست که «من ایمیل دریافت کردهام». ممکن است سیستم ایمیلها برای شما تبدیل به یک راهکار برای رهایی از استرس شده باشد که فکر میکنید کمتر ذهن شما را مشغول میکند. اما واقعیت اینست که این یک تیغ دو لبه است. اگر واقعاً فرد منضبطی باشید، ایمیل میتواند برای شما ابزاری به منظور صرفهجویی در وقت باشد. اما اگر اغلب ایمیلهای شما چک نشده باقی میماند این ابزار خودش تبدیل به یک منبع بروز مشکل دائمی خواهد شد. یک آلارم آزار دهنده مدام به شما گوشزد میکند که باید برای پاسخگویی به ایمیلها وقت بگذارید. پس بیایید برای چند ساعت ایمیل خود را ببندید و یک برنامۀ منظم و منسجم برای پاسخگویی به ایمیلها طراحی کنید که فاصلة آنها زیاد نباشد.
5) دوست دارید غمگین به نظر برسید. اگر مدام فکر میکنید که قدر شما را نمیدانند و در جایگاه مناسب خود قرار ندارید باید فضای اطراف خود را تغییر دهید، یا حداقل رویکرد خودتان را تغییر دهید. این احساسات مظلوم نمایی را با شادی جایگزین نمایید و یا حتی سعی کنید راهی بیابید که افرادی که از خودتان کمشانستر بودهاند را نجات دهید. در این مسیر میبینید که شما چیزهای زیادی برای خوشحالی دارید و متعجب خواهید شد اگر دریابید که این آگاهی چقدر میتواند تغییر دهنده باشد.
آخرین نظرات کاربران