خیانت در زندگی زناشویی
زمانی خیانت اتفاق می افتد اولین سوالی که به ذهن افراد خطور می کند این است که، چرا این اتفاق افتاده؟ مگر او در زندگی چه چیز کم گذاشته بود؟ آن که تا همین چندی پیش نزدیک ترین یارش بود حالا به دشمنش تبدیل شده. دشمنی که براحتی از پشت به او خنجری زهرآگین می زند.
حدود خیانت به طور صددرصد تعریف شده و مشخص نیست. امروزه شاید کمترین مقدار آن از ارتباطات نامتعارف در سایت ها و شبکه های اجتماعی و رد و بدل جمله های نامربوط شروع شود و تا دیدارها، ایجاد روابط عاطفی از نزدیک، لذت از گفت و گو با یکدیگر و حتی کم کم به روابط جنسی جدید برسد. این نوع رفتارها حتی در کمترین سطح هم که باشد، باز هم به معنای زیرپاگذاشتن اصول و قواعد زناشویی است. به بیان دیگر، کاری است که همسر از انجامش ناراضی است و اطلاع یافتن از آن، موجب جریحه دار شدن احساسات و از بین رفتن اعتماد می شود.
اما سرآغاز خیانت کجاست؟ کمتر پیش می آید که فردی با برنامه ریزی قبلی به سمت خیانت پیش برود و از ابتدا بداند که قرار است چه اتفاقی بیفتد. معممولا اصلی ترین دلیل آن، موقعیت و امکانی است که برای فرد پیش می آید و کسی مانند یک دوست یا همکار، در کنارش قرار می گیرد که ساعات زیادی در روز یا هفته را با وی می گذراند.
در ابتدا این رابطه طبیعی پیش می رود تا این که شخص به ناگاه درمی یابد که در فرد جدیدی چیزهایی نهفته که در همسرش وجود ندارد یا همسر از ارائه آنها امتناع می کند. موقعیت جدید و عجیبی است. جنس حاضر و آماده برای نیاز ارضا نشده او در دسترسش قرار گرفته و تنها یک قدم مانده که او بردارد و به آن برسد. آن یک قدم هم چیزی نیست جز زیرپاگذاشتن عهدی که با همسرش بسته. اما هرچقدر فرد زرنگ باشد، بلاخره روزی تشت رسوایی اش از بام بر زمین می افتد و واقعیت برای همسرش عیان می شود. در هر صورت همه ما انسانیم و جایزالخطا. ممکن است برخی خیانتکار باشیم و عده دیگر قربانی خیانت. در اینجا راهکارهایی برای هر دو گروه معرفی می کنیم تا با به کار بستن شان بتوانند زندگی را پس از وقوع خیانت و عواقب آن از نو بسازند.
اگر خیانت کرده اید
- حقیقت پذیرفته و جبران کنید: تلخ است، اما این کار از شما سرزده و باید زشتی انجام آن را قبول کنید. شما با فردی غیر از همسرتان رابطه برقرار کرده اید و از انجام آن لذت برده اید. نظرتان چه بود اگر مشابه این کار را از همسرتان می دیدید؟ تا چه اندازه این کار را قبیح می دانستید؟ حال همان کار از شما سرزده. قبول کنید که عملی شنیع از شما سرزده و با تمام قوا تصمیم بر ترک آن و جبران کرده هایتان بگیرید. اگر همسرتان مطلع شده، هر تلاشی از دست تان بر می آید برای غذرخواهی انجام دهید و قولی واقعی برای ترک همیشگی این کار بدهید.
- هرگز در آینده با آن فرد ارتباط برقرار نکنید: در وجود آن زن یا مرد جذابیت هایی بوده که بیشتر شما را به سمت خود کشانده و احتمالا شما تا مدت های طولانی نسبت به او ضعیف خواهید بود. هرگونه دیدار یا تماس با او را برای همیشه قطع کنید. به هیچ وجه او را نبینید و از هر موقعیتی که حضور او را محتمل می کند بگریزید.
- به احساسات همسرتان بپردازید: او تا مدت ها شوکه و غمگین است. حرف هایش را بشنوید. سوالاتش را پاسخ دهید، مسئولیت کرده هایتان را بپذیرید و مهم تر از همه، صبور باشید. مسلما تا قلب شکسته و احساسات جریحه دارشده او التیام یابد، طول می کشد. درعین حال، اگر احساس می کنید که بخشی از علت این خیانت، نیازهایی بوده که در شما وجود داشته اما همسرتان حاضر به ارضا نبوده، از او خواهش کنید به شما کمک کند تا در آینده بتوانید از هر نوع عملکرد انحرافی دور باشید.
- از مخفی کاری دست بردارید: دلیلی ندارد که زن و شوهر رازهای فراوانی داشته باشند و بیش از حد مجاز برای خود حریم خصوصی قائل شوند. همسر شما باید مطلع باشد که در طول روز کجا می روید و با چه افرادی سروکار دارید. این کار، هم خیال او را راحت می کند و هم شما را نسبت به تکرار اشتباه بیمه خواهد کرد.
- در زندگی متاهلی بیشتر تلاش کنید: همسرتان تا مدت ها نگران وقوع مجدد آن اتفاق خواهد بود. پس شما عزمتان را جزم کنید تا شخصیت باثبات تری پیدا کنید و در عالمی سکنی بگزینید که کوچک ترین ارتباطی با تزویر ندارد. به فکر شادکردن همسر و فرزاندانتان باشید. به این بیندیشید که چگونه می توانید آنها را بیشتر به خود علاقه مند کنید. خواسته های آنها را تشخیص دهید و در مسیر پاسخگویی به آن نیازها بکوشید. شبانه روز تلاش کنید. بالاخره روزی می رسد که متوجه می شوید یک بار دیگر امکان یک زندگی زنانشویی همراه با عشق و شادی به شما ارزانی شده است.
اگر خود شما قربانی خیانت هستید
- ببخشید: هرچند بسیار سخت و دشوار است، اما اگر احساس می کنید همسرتان از کرده اش پشیمان است و در شرایطی نامتعارف به میان این بازی کشیده شده، او را به چشم انسانی ببینید که جایزالخطاست و فرصتی دیگر به او بدهید. خیانت دیدن سخت است، اما برای لحظه ایی خود را جای او قرار دهید. احساس کنید که شما مرتکب خیانت شده بودید و این بخشش و بزرگواری چه تاثیر شگرفی می توانست بر شما داشته باشد. به هیچ وجه پاسخ خیانت را با طلاق ندهید و اگر اور را شرمنده می بینید، جنبه بزرگوار روحتان را فعال کرده و همسرتان را ببخشید.
- مسئولیت اشتباه کارتان را به عهده بگیرید: در پس هر خیانت، یک نیاز ارضانشده است. به دقت بیندیشید تا متوجه شوید کجای کار شما اشتباه بوده که همسرتان را به سمت فردی دیگر کشانده. آن اشتباه را از وجود خود بردارید.
- زندگیتان را تغییر دهید: درست است که خبردار شدن از این اتفاق تلخ شما را شوکه و کامتان را زهرآگین کرده است، اما با دست روی دست گذاشتن و مرور هر روزه این اتفاق کاری از پیش نمی برید. برنامه زندگی را به طور کلی تغییر دهید. به روش های فراوانی فکر کنید که می تواند زندگی تان را دوباره زیبا و آرامش و شادی را برای خانواده به ارمغان بیاورد. به همسرتان انگیزه بدهید، او را به سمتی جدید در زندگی هدایت کنید. به او بفهمانید که مقام همسری یا مادری و پدری چقدر برای خانواده اش ارزش دارد و کمکش کنید شخصیت ارزشمند خود را بهتر بشناسد تا به هیچ وجه جذب دنیایی نامتعارف نشود.
آخرین نظرات کاربران